از لحظه ای که کلودیا شاینبام، شهردار سابق مکزیکو سیتی، کلاه خود را در رقابت های ریاست جمهوری پرتاب کرد، نتیجه به ندرت مورد تردید بود.
در طول یک مبارزات انتخاباتی طولانی و اغلب طاقت فرسا، در حالی که او با پروازهای تجاری از کشور عبور می کرد، پیشتازی دو رقمی او در نظرسنجی ها او را متقاعد می کرد که در راه تاریخ سازی است.
اکنون او این کار را انجام داده و با اختلاف زیادی به اولین رئیس جمهور زن مکزیک تبدیل شده است.
این یک نقطه عطف برای مکزیک و شخص او است. او قبلاً اولین شهردار زن مکزیکوسیتی بود. اکنون، چند ماه دیگر، او کاخ ملی را اشغال خواهد کرد و جانشین مربی خود، رئیس جمهور آندرس مانوئل لوپز اوبرادور، که با حروف اول آملو شناخته می شود، خواهد شد.
صرف نظر از اتفاقات دیگری در حرفه سیاسی او و هر جا که شش سال قدرت او را ببرد، او همیشه زنی خواهد بود که توانسته از سقف شیشه ای در سیاست مکزیک عبور کند. با توجه به پدرسالاری ریشهدار و ماچیزم ریشهدار این کشور، این کار کوچکی نیست.
با این حال، هنگامی که آگهیهای تبلیغاتی در سطل زباله ریخته میشوند و تابلوهای تبلیغاتی با چهره او حذف میشوند، مکزیکیها میتوانند به این فکر کنند که او دقیقا چه نوع رئیسجمهوری خواهد بود. در یک کمپین مملو از سخنان و سخنرانی ها، جزئیات سیاست بسیار اندک و جزئیات کمی در مورد حکومت وجود داشت.
او اغلب پیام اصلی خود را تکرار کرده است: «طبقه دوم» «تحول چهارم» – یعنی پروژه سیاسی متحدش، آقای لوپز اوبرادور.
رئیس جمهور لوپز ابرادور و حامیانش آن را “تحول چهارم” یا “4T” می نامند زیرا آنها جنبش او را با سه لحظه دگرگون کننده در تاریخ مکزیک همسو می کنند: استقلال در 1810، جنگ اصلاحات (و جدایی کلیسا از دولت) در سال 1858. و انقلاب مکزیک 1910.
جای تعجب نیست که مخالفان می گویند که آقای لوپز اوبرادور، و در نتیجه خانم شینباوم، ایده ای از عظمت در ترویج چنین عنوانی دارند. اما 4T به اختصار برنامه اجتماعی حقوق بازنشستگی جهانی، کمک هزینه های دانشجویی و کمک هزینه های خانوادگی تبدیل شد که در سراسر مکزیک بسیار محبوب بودند. تخمین زده می شود که این برنامه حدود پنج میلیون نفر را در سراسر کشور از فقر نجات داده است، اگرچه محرومیت هنوز در بسیاری از مناطق حاکم است.
او به بی بی سی در ایالت وراکروز در شرق این کشور گفت: «ماهیت این دگرگونی جدا کردن قدرت اقتصادی از قدرت سیاسی است. قدرت اقتصادی راه خود را دارد، اما دولت باید بر فقرا در مکزیک تمرکز کند.
او گفت که رئیس جمهور لوپز ابرادور مقدمات و طبقه اول این پروژه را ساخت. اکنون ما بر اساس تغییراتی که او در کشور ایجاد کرده است، خواهیم بود.
وی افزود: «این به معنای حقوق بیشتر، دولت رفاه، آموزش، مراقبت های بهداشتی، دسترسی به مسکن و اینکه دستمزد زندگی یک حق است، نه یک امتیاز است.» این تفاوت بین نئولیبرالیسم و مدل ماست که آن را اومانیسم مکزیکی می نامیم.»
در اصل، او بر سکوی جانشینی ایستاد و قول داد که دستور کار رئیس جمهور لوپز اوبرادور را دو چندان کند. پیروزی آن نشان می دهد که این پیشنهادی بود که اکثریت زیادی از رای دهندگان مکزیکی از آن حمایت کردند.
با این حال، اتهام مخالفان او، به ویژه نایب قهرمان، Xóchitl Gálvez، این است که 4T یک پوپولیسم ساده است. علاوه بر این، او پیشنهاد کرد که خانم شاینبام زن خودش نخواهد بود و زیر سایه اقتدارگرای معلمش زندگی خواهد کرد.
منتقدان او پیشنهاد کردند به شینباوم رأی دهید، آملو را بگیرید.
اما در حالی که به نظر می رسد برخی از مفسران در مکزیک از او انتظار دارند که برده وار از سلف محبوب خود پیروی کند، لزوماً از این کار پیروی نمی کند. نمونههای اخیر بسیاری در آمریکای لاتین وجود دارد که نشان میدهد یک شاگرد بالقوه، انتظارات را با رد کردن خود به خود مخدوش میکند.
خود خانم شاینبام این اتهامات را رد می کند. او به بی بی سی گفت: «من بر اساس همان اصول آقای لوپز اوبرادور حکومت خواهم کرد و این برای مردم مکزیک خوب است.
یک تکنوکرات شهری از یک خانواده یهودی مرفه که پدربزرگ و مادربزرگ مادری اش از هولوکاست گریخته اند، او بسیار متفاوت از آملو به نظر می رسد. سبک های بلاغی آنها از یکدیگر دور است. او نکات خود را به طرز باشکوهی بیان می کند و پایه خود را مجذوب خود می کند، در حالی که بیشتر وزن و بریده می شود.
او به زبان انگلیسی مسلط است و دکترای خود را در کالیفرنیا به پایان رسانده است. قبل از ورود به سیاست، او یک دانشمند باتجربه محیط زیست بود و برای هیئت بین دولتی تغییرات آب و هوایی سازمان ملل (IPCC) کار می کرد.
بر این اساس، او احتمالاً در صحنه جهانی راحت تر از سلف خود است، که موفقیتش تا حدی ناشی از ارتباط مستقیم او با مردم عادی، به ویژه در مناطق بومی و ایالت زادگاهش تاباسکو است.
به نوبه خود، آقای لوپز ابرادور اصرار دارد که قصد دخالت در امور اداری او را ندارد. او ادعا می کند که مشتاقانه منتظر بازنشستگی در مزرعه خود در ایالت جنوبی چیاپاس است.
با این حال، با این حال، هر چند رابطه آنها پس از خروج او از سمت خود شکل می گیرد، اکثر مردم می خواهند شاهد پیشرفت های قابل توجهی از خانم شاینبام در یک زمینه کلیدی باشند: امنیت.
از آغاز مبارزات انتخاباتی او تا جشن پیروزی او – که هر دو در میدان اصلی مکزیکو سیتی، زوکالو برگزار شد – حتی سرسختترین حامیان او میگویند که میخواهند برای مبارزه با جنایات خشونتآمیز در این کشور پر از مواد مخدر اقدامات بیشتری انجام شود.
خانم شینبام می گوید که امیدوار است تا سال 2027 میزان قتل را از 23.3 قتل برای هر 100000 نفر به 19.4 در هر 100000 کاهش دهد. این امر مکزیک را با برزیل برابری می کند.
او به دوره خود به عنوان شهردار مکزیکوسیتی اشاره می کند که طی آن بر کاهش 50 درصدی نرخ قتل در پایتخت نظارت داشت.
با این حال، یکی از دانشگاهیان که به عنوان مشاور امنیتی برای شرکت او کار می کرد، گفت که تیم او متوجه شده است که استراتژی هایی که برای مدیریت شهر کار می کنند ممکن است به سادگی در سطح ملی کاربرد نداشته باشند.
گویی نیاز به یادآوری در مورد میزان بالا بودن ریسک بود، این خشن ترین انتخابات در تاریخ مدرن مکزیک بود.
آلفردو کابررا در آخرین لحظات مبارزات انتخاباتی خود برای شهرداری منطقه کوچک کویوکا د بنیتز، در حالی که برای ایراد سخنرانی پایانی خود به صحنه نزدیک می شد، با حامیان خود دست داد. ناگهان مردی مسلح از پشت سر او ظاهر شد و با شلیک گلوله از پشت سر نامزد مخالفان، وی را به قتل رساند.
حدود 15 گلوله به گوش رسید که جمعیت وحشت زده فرار کردند. فرد مسلح در محل حادثه توسط نیروهای امنیتی کشته شد.
کابررا آخرین نفر از ده ها نامزدی بود که در جریان مبارزات انتخاباتی کشته شدند. مرگ او پایانی خونین و وحشتناک برای این خشن ترین آرا بود. کلودیا شاینبام در حالی که در برکه ای از خون در غرب مکزیک دراز کشیده بود، در مکزیکو سیتی روی صحنه بود و از طرفدارانش می خواست «تاریخ بسازند».
این مرحله تمام شد. اکنون، برای تحت کنترل درآوردن خشونت کارتل مواد مخدر، او باید در جایی موفق شود که مردان قبل از او شکست خورده اند.