کاتیا آدلر،سردبیر بی بی سی اروپا
غیرممکن است که در هشتادمین سالگرد D-Day اسیر گرما و انرژی روستاهای سنگی در امتداد ساحل نرماندی نباشید.
پرچمهای بریتانیا، آمریکا و کانادا بر فراز دروازههای باغ و تیر چراغها تا جایی که چشم کار میکند به اهتزاز در میآیند. موسیقی دهه 1940 در میدانهای دهکدهها پخش میشود، در حالی که کاروانهای جیپهای نظامی جنگ جهانی دوم در مسیرهای روستایی غوغا میکنند.
مردان و زنان از سراسر اروپا در حال خندیدن و دست تکان دادن روی فرمان هستند. آلمانیها، هلندیها، بلژیکیها و بریتانیاییها از همه اقشار این هفته تصمیم گرفتند برای قدردانی از 150000 سربازی که در 6 ژوئن 1944 در فرانسه تحت اشغال نازیها به اینجا فرود آمدند یونیفورم جنگ جهانی دوم به تن کنند – تغییری که مسیر جنگ را تغییر داد. 20- هكتار – قرن اروپا، چگونه آن را انجام دادند.
الان چقدر چیزها متفاوت به نظر می رسند. پس از دههها قول اروپاییها «دیگر هرگز»، جنگی در مقیاسی که پس از جنگ جهانی دوم دیده نشده بود، با تهاجم گسترده روسیه به اوکراین به این قاره بازگشت.
هشتاد سال پیش آلمان دشمن بود. روسیه، متحد اصلی. پیروزی پیروزانه او در جبهه شرقی، و همچنین حمله متفقین به جبهه غربی که به دنبال روز D-Day انجام شد، برای به زانو درآوردن آلمان نازی اساسی بود.
با این حال، اولاف شولتز، صدراعظم آلمان، شانه به شانه امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه، جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده و شاهزاده ویلیام، وارث تاج و تخت بریتانیا، این پنجشنبه در مراسم رسمی بین المللی D-Day می ایستد.
ولادیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین نیز دعوت شده بود. بدیهی است که ولادیمیر پوتین از روسیه این کار را نکرد.
دفتر رئیس جمهور مکرون اصرار دارد که فداکاری های مردم شوروی در طول جنگ جهانی دوم و سهم آنها در پیروزی امسال نیز مانند همیشه مورد احترام قرار خواهد گرفت. اما در آنجا نوشته شده است که “لازم به یادآوری است که در جبهه شرقی نه تنها روسیه، بلکه اوکراینی ها، بلاروس ها و سایر کشورهایی که بخشی از اتحاد جماهیر شوروی بودند نیز وجود داشت.”
درد و تحقیر اشغال، محرومیت از آزادی که میلیونها نفر در اوکراین با آن مواجه یا تهدید میشوند، چیزی است که نورمنها به خوبی درک میکنند. آنها مطمئن می شوند که نسل های جوان قدر آنچه را که سربازان متفقین برای آزادی خود به خطر انداختند – و از دست دادند – قدردانی می کنند.
“آنها به ما آزادی دادند”
جذابیت ستاره ای در نرماندی این هفته مطمئناً رهبران جهان نیستند. آنها از کهنه سربازان بازمانده از روز D هستند، جوانترین آنها که اکنون در 90 سالگی خود قرار دارند، به هر کجای ساحل سفر می کنند، به ویژه توسط مردم محلی مورد تجلیل، عکاسی و نوازش قرار می گیرند.
من با مادر جوانی به نام ونسا فولن ملاقات کردم که با پسر شش سالهاش در صف ایستاده بود تا یک کلاه یادبود روز D را با امضای یک کهنه سرباز آمریکایی دریافت کند. پرسیدم چرا برای آنها اینقدر مهم است؟
او به سادگی گفت: «آزادی». آنها به ما آزادی دادند. و او به گریه افتاد.
دونالد کاب، کهنه سرباز 99 ساله آمریکایی، به من گفت: «مردم اینجا خوب هستند. “ما دوست داریم برگردیم.”
او در راهپیمایی جانبازان در زیبای سنت ماری دومونت شرکت کرد. خیابان های اینجا با بنرهای “اولین دهکده آزاد شده” آویزان شده است.
دونالد به یاد می آورد که در ساعت 05:30 روز 6 ژوئن 1944 در ساحل اوماها در همان نزدیکی فرود آمد. او می گوید که آب متلاطم بود، باد تند.
در 19 سالگی احتمالاً متحجر شده بود.
گفت: راستش را بخواهید، ترجیح می دهم جای دیگری باشم.
با این حال، حیا او تحقیرکننده بود.
او به من گفت: «ما آنچه را که باید انجام میدادیم، انجام دادیم. “من احساس قهرمانی نمی کنم، خوشحالم که توانستم کمک کنم. از این بابت احساس خوبی دارم.”
فرانسه در مورد تاریخ نظامی خود دچار تعارض است. این کشور پس از امضای قرارداد آتش بس با آلمان نازی در سال 1940 تقسیم شد. آلمانی ها شمال فرانسه و همه چیز در امتداد سواحل اقیانوس اطلس تا مرز اسپانیا را اشغال کردند. جنوب توسط دولت ویشی فرانسه اداره می شد که با نازی ها همکاری می کرد.
با این حال، رویدادهای D-Day در جشن مشارکت مردان و زنان فرانسوی که برای مقاومت فرانسه کار میکردند، در مقایسه با رویدادهای پر هیاهوی بزرگداشت سربازان متفقین، کمی خاموش به نظر میرسند.
“من آنها را فراموش نمی کنم. لطفاً آنها را فراموش نکنید.» کاترین نیورامونت، پیرزن 81 ساله شیک و جذابی که روی صندلی خود به دقت به جلو خم شده بود، اصرار کرد.
برادر کاترین، پیر، در سال 1944 تنها 17 سال داشت. او با سایر اعضای مقاومت برای جمع آوری اطلاعات در مواضع آلمان در امتداد ساحل نرماندی کار کرد تا به نیروهای متفقین کمک کند تا حمله خود را در ژوئن برنامه ریزی کنند.
پیر با ساکنان محلی که لباس های سربازان آلمانی را می شستند در تماس بود. لباس آنها با داده های گردان که تعداد و محل نیروها را نشان می داد، نقش بسته بود.
کاترینا گفت: «همه نقش کوچک خود را بازی کردند. – در شرایط اشغال، باید خاموش، مخفیانه مقاومت کرد. شما هرگز نمی دانستید که می توانید به چه کسی اعتماد کنید.
هم برادرش پیر و هم پدرش – که او نیز در جبهه مقاومت بود – در نهایت توسط یک فرانسوی مورد خیانت قرار گرفتند که برای کمک به ساخت گذرنامه های جعلی برای هواپیماهای متفقین که در پشت خطوط دشمن گیر افتاده بودند به او اعتماد کردند.
هر دو به اردوگاههای کار اجباری نازیها، ابتدا به آشویتس فرستاده شدند و سپس از هم جدا شدند.
کاترینا کمی با ناراحتی گفت: “من فکر می کنم وطنش برای او مهمتر از خانواده اش بود.” “خطراتی که او انجام داد بسیار زیاد بود.”
پرسیدم اما آیا به او افتخار می کنی؟
“اوه بله. خیلی افتخار می کنم. به همین دلیل است که من وظیفه خود را ادامه بازدید از مدارس و دانشگاه ها می دانم. به جوانان بگویم که مقاومت چه کرد و چقدر برای ما فداکاری کرد.”
اعتقاد بر این است که تنها 2٪ از شهروندان فرانسوی به طور تمام وقت برای مقاومت کار می کردند، اگرچه آنها به شبکه بسیار گسترده تری از مردم متکی بودند که مایل به کمک بودند.
برای چنین گروه کوچکی، آنها همچنین تأثیر زیادی بر فرانسه مدرن داشتند.
بسیاری از اعضای مقاومت چپ بودند. بخش بزرگی کمونیست. پس از جنگ، آنها به تأسیس جمهوری جدید فرانسه کمک کردند و یک سیستم مراقبت اجتماعی و بهداشتی قوی در فرانسه ایجاد کردند که هنوز هم وجود دارد.
به ساحل اوماها برگشتم، گروهی از جوانان اروپایی را دیدم که با انرژی در حال تمرین ارائه شهادتهای D-Day – از جمله یک کودک فرانسوی، یک سرباز متفقین، یک سرباز وظیفه جوان آلمانی ترسیده و یک مبارز مقاومت – به عنوان بخشی از مراسم بینالمللی روز پنجشنبه بودند.
چرا آنها برای این پروژه داوطلب شدند؟ هلنا به عنوان یک شهروند آلمان و اتریش به من گفت که احساس می کند ارسال پیام صلح مهم است.
“آزادی برای همه!” برای کیت از اوکراین اولویت اصلی بود.
اما 80 سال پس از D-Day، ابرهای طوفانی سنگین بر فراز اروپا آویزان هستند. اگر پوتین رئیس جمهور روسیه در اوکراین پیروز شود، کشورهای همسایه مانند استونی، لتونی و لیتوانی بیم دارند که در جایگاه بعدی قرار بگیرند.
از زمان جنگ جهانی دوم، اروپا برای امنیت به ایالات متحده متکی بوده است. اما انتخابات در واشنگتن به سرعت نزدیک می شود. زمانی که دونالد ترامپ به کاخ سفید بازگشت، به رهبران اروپایی این موضوع را روشن کرده است که نباید هیچ چیز را بدیهی تلقی کنند.
گزارش اضافی توسط کتی لانگ و ماریانا بیسنی