پا با تزیین نستا تماس بگیرید، اخبار بی بی سی
قدیمیترین جنبش آزادیبخش آفریقا دچار مشکل است و ممکن است مسیر گروههای مشابه را در سراسر این قاره دنبال کند.
کنگره ملی آفریقا (ANC) که بیش از یک قرن پیش در آفریقای جنوبی تأسیس شد، برای اولین بار در 30 سال گذشته اکثریت خود را در پارلمان از دست داد. اگرچه همچنان محبوب ترین حزب در کشور است.
به نظر می رسد که دیگر تعداد زیادی از رای دهندگان وجود نداشتند که بخواهند از حزب نلسون ماندلا حمایت کنند زیرا این حزب علیه سیستم نژادپرستانه آپارتاید می جنگید.
این منعکس کننده زوال احزاب دیگری است که با حکومت استعماری مبارزه کردند و به قدرت رسیدند، که متعاقباً طعمه فساد، خویشاوندی و مردم ناراضی تشنه تغییر شدند.
برخی از آن جنبشهای آزادیبخش که در جنوب آفریقا در قدرت باقی ماندهاند، تنها با دزدی انتخابات متهم به انجام این کار میشوند.
دیوید سولر کرسپو، محققی که در مورد “مرگ آهسته جنبش های آزادیبخش” نوشته است، می گوید: “مردم به ناچار شروع به تغییر خواهند کرد.”
غیرممکن است که یک حزب برای 100 سال به صورت دموکراتیک انتخاب شود.
با این حال، آنها توانستند نه تنها دستگاه قدرت، بلکه روان ملت را نیز تسخیر کنند.
همانطور که جنبش های موفق از بوته به دفتر منتقل شدند، آنها خود را به عنوان تنها کسانی که می توانند رهبری کنند تبلیغ می کردند.
آنها جنبش را در DNA کشور جای دادند و جداسازی حزب از دولت را دشوار کردند.
در نامیبیا، عبارت «سواپا یک ملت است و یک ملت سوآپا است» که در جریان مبارزه ضد آپارتاید در آفریقای جنوبی به کار می رفت، همچنان به قوت خود باقی است.
با نگاهی به منطقه، کارمندان دولت و منصوبان دولتی، به ویژه در نیروهای مسلح و رسانه های تحت کنترل دولت، اغلب چریک های سابق بودند که ممکن است وفاداری به حزب را بالاتر از ملت قرار داده باشند.
آقای کرسپو گفت: “هیچ مرزی بین دولت و حزب وجود ندارد. این بیش از یک حزب است، یک سیستم است.”
و میراث رهایی عمیقاً در فرهنگ منطقه جا افتاده است، با داستانهای مبارزه که در اطراف میز شام خانوادگی به اشتراک گذاشته میشود و رسانههای ملی دائماً به شهروندان آزادی به دست آمده را یادآوری میکنند.
سرودهای آزادیبخش و فریادهای نبرد در سالن های بدنسازی، حتی در مسابقات ورزشی خوانده می شود.
برای شهروندان، ترک حزب آزادی یک کلید روانی بزرگ است. اما با گذشت زمان این اتفاق می افتد.
ندومبا کاموانیا، جامعه شناس نامیبیائی، با انعکاس کاهش حمایت از سوآپ، که از سال 1990 در قدرت بوده است، به بی بی سی گفت: «مردم دیگر تحت تأثیر تاریخ نیستند که رای می دهند.
بسیاری از احزاب از ایدئولوژیهای سوسیالیستی حمایت میکردند، اما این ایدئولوژیها اغلب با گذشت زمان در پسزمینه محو میشدند و مردم این سوال را مطرح میکردند که آیا شهروندان به طور مساوی از آن سود میبرند.
یکی از اولین جنبشهای استقلالطلب در جنوب آفریقا که این تحقیر تاریخ را تجربه کرد، حزب استقلال ملی زامبیا (یونیپ) بود که در سال 1964 با پایان حکومت بریتانیا به قدرت رسید.
در بیشتر دهه های 1970 و 1980، این کشور به عنوان تنها حزب قانونی با پدر بنیانگذار کنت کاوندا در راس آن اداره می شد. اما نارضایتی افزایش یافت و در سال 1990 تظاهرات مرگبار و تلاش برای کودتا در پایتخت، لوزاکا رخ داد.
سال بعد، رئیسجمهور کاوندا در اولین انتخابات چند حزبی در بیش از دو دهه، مغلوب فردریک چیلوبا شد. یونیپ که زمانی قادر مطلق بود، اکنون تمام شده است.
جنبشهای آزادیبخش در آنگولا، موزامبیک، نامیبیا و زیمبابوه همچنان در قدرت هستند، اما همه آنها کاهش حمایت و سهم رای در انتخابات عمومی را تجربه کردهاند.
در نامیبیا، سال 2019 نقطه عطفی برای سواپو بود زیرا دو سوم اکثریت پارلمانی خود را از دست داد.
در انتخابات ریاست جمهوری، Hage Geingob نیز با کاهش محبوبیت روبرو شد، زیرا سهم او از 87٪ در سال 2014 به 56٪ کاهش یافت.
سال بعد، Swapo متحمل ضررهای تاریخی در انتخابات منطقه ای و محلی شد.
پروفسور کاموانیا، که بیش از 30 سال پیش برای حزب مبارزات انتخاباتی داشت، میگوید که برای آنچه که دولت آزادیبخش در گذشته به دست آورده است احترام عمیقی قائل است، اما از واقعیت کنونی ناامید است.
این دانشگاه نامیبیا گفت: «آنچه حزب انجام میدهد ارزشهای اصلی و اصلی چرایی جان باختن مردم برای این کشور را منعکس نمیکند.
نامیبیا در ماه نوامبر انتخابات عمومی برگزار خواهد کرد و برخی گمانه زنی ها مبنی بر اینکه ممکن است به سرنوشت ANC دچار شود، وجود دارد.
پروفسور کاموانیا گفت: “من فکر می کنم Swapo برنده خواهد شد، اما آنها اکثریت را به دست نمی آورند.”
Ndyilokelwa Ntengwe، یک فعال 26 ساله نامیبیا، می گوید که تغییر نسلی رخ داده است.
او به بی بی سی گفت: «ارزش های نسل ما با دولت همسو نیست.
خانم Ntengwe در خط مقدم بسیاری از جنبش های اجتماعی در کشور بوده است.
او می گوید که جوانان به برابری جنسی و جنسیتی همراه با شغل و مراقبت های بهداشتی بهتر اهمیت می دهند.
تمام چیزی که جوانان می خواهند تغییر، تغییر و بیشتر است.»
اما در حالی که نامیبیا و آفریقای جنوبی به عنوان دموکراسی های نسبتاً باز دیده می شوند، احزاب حاکم در زیمبابوه، آنگولا و موزامبیک متهم به سرکوب مخالفان برای حفظ قدرت خود هستند.
تقلب در انتخابات، سرکوب احزاب مخالف و ارعاب رأی دهندگان از جمله تاکتیک های ادعایی آنها بود.
آدریانو نووونگا، رئیس هیئت ناظر مدافعان جنوبی، در دو دهه گذشته شاهد برگزاری انتخابات در موزامبیک بوده است.
آقای نوونگا گفت: «تمام انتخاباتی که من از سال 1999 مشاهده کردهام تقلب شده است.
او می گوید که او همچنین شاهد ارعاب رای دهندگان و جعل آرا بوده است.
در زیمبابوه در سال 2008 عفو بین الملل مستند شده است قتلهای غیرقانونی، شکنجه و سایر بدرفتاریها با حامیان مخالفان در دوره بین دور اول و دوم انتخابات ریاستجمهوری. در واقع، اکثر انتخابات در زیمبابوه با اتهامات دستکاری یا ارعاب مخالفان خدشه دار شده است، اگرچه این موضوع همیشه توسط حزب حاکم Zanu-PF رد می شود.
پس از انتخابات 2022 در آنگولا، هزاران نفر در اعتراض به تقلب ادعایی به خیابان ها آمدند.
جنبش های آزادی خواهانه هر چه بیشتر در قدرت بمانند، بیشتر به فساد و خویشاوندی متهم می شوند و به نفع مردم حکومت نمی کنند.
کریس هانی، قهرمان فقید ضد آپارتاید آفریقای جنوبی، این را پیشبینی کرد که گفت: «من میترسم که آزادیخواهان نخبهگرا شوند که با مرسدس بنز میچرخند و از منابع این کشور برای زندگی در کاخها و جمعآوری ثروت استفاده میکنند. »
اما یکی از مبارزان سابق آزادیبخش زیمبابوه، که خواست نامش فاش نشود، به بیبیسی گفت که بسیاری از اعضای جنبش زمان کافی برای مقابله با نظم جهانی را ندارند.
او خاطرنشان کرد که اروپا قرنها حکومتهای سلطنتی اقتدارگرا را تحمل کرده است و زمان لازم برای یادگیری و سازگاری را داشته است.
او گفت: «دولتهای آزادیبخش هنوز در دنیایی که برای آنها ساخته نشده است، بازی میکنند.
سرنگونی حکومت استعماری و اقلیت سفید پوست دشوار بود، اما حکومت با چالش های دیگری همراه بود.
رهبری یک جنبش انقلابی مستلزم یکدلی و وفاداری سختگیرانه است، در حالی که اداره یک کشور به انعطاف، همکاری و توانایی بیشتر در ایجاد تعادل بین منافع اقشار مختلف مردم نیاز دارد.
برخی حرکات به آن نرسید. و ممکن است زمان زیادی برای آنها باقی نمانده باشد.
اما آقای کرسپو استدلال میکند که اگر این احزاب به آرمانهایی که آنها را به حکومت رساند بازگردند، به حرفهای جوانان گوش دهند و دوباره خودشان را پیدا کنند، ممکن است بتوانند کمی بیشتر دوام بیاورند.