پا استیون مکینتاش، گزارشگر سرگرمی
وقتی هکرها تهدید کردند که عکسهای برهنه کارگردان را که در لپتاپ دزدیده شدهاش ذخیره شده بود منتشر میکنند، او دوربینها را روی خودش چرخاند تا مصیبتهایش را مستند کند.
پاتریشیا فرانکوزا، فیلمساز اسپانیایی، در کافهای در مادرید نشسته بود که دزدان با لپتاپ او در سال 2019 از آنجا خارج شدند.
سه ماه بعد، هکرها با او تماس گرفتند و تقاضای پول کردند و تهدید کردند که در صورت عدم پرداخت، عکسهای محرمانهای را که در دستگاهش ذخیره کرده بود منتشر خواهند کرد.
فرانسا مطمئناً نمی دانست – و هنوز هم نمی داند – آیا فردی که قصد اخاذی از او را داشته همان شخصی است که لپ تاپ را دزدیده است یا خیر.
اما در شرایطی که قربانیان کنترل بسیار کمی دارند، فرانچسکا میتوانست کل اپیزود را از زاویه دید خود در نوار ضبط کند.
نتیجه، خاطرات اخاذی جنسی من بود که به تازگی در جشنواره فیلم مستند شفیلد به نمایش درآمد.
فرانکسا به بی بی سی می گوید: «ساخت مستند راه من برای به دست آوردن کنترل و قدرت بود. “این راه من برای محافظت از خودم بود، نه قربانی کردن خودم و جدایی از من، مانند ایجاد یک حباب بود.”
فاصله ای که او در حین ساخت فیلم به دست آورد بسیار ارزشمند بود و همچنین به او کمک کرد تا بفهمد چه اتفاقی در حال رخ دادن است. “البته هنوز من هستم، اما باید جدا می شدم. من در مورد “پاتی” صحبت می کردم، اما یک شخصیت پتی و یک کارگردان وجود دارد.
او به شوخی میگوید که بسیار مناسب است که چنین مصیبتی برای کسی که مستند میسازد اتفاق بیفتد، بنابراین این فرصت عالی برای بازگشت است. [the cameras] دور و بر”.
گرفتن، ذخیره و ارسال عکس های برهنه برای نسلی که با اینترنت بزرگ شده اند طبیعی است.
اما دنیای کاملی از خطر را باز می کند که متولدین دهه های قبل هرگز با آن روبرو نبودند.
فرانچسکا با یادآوری دورانی که در مقایسه آرام به نظر می رسد، لبخند می زند: «پدرم از مادرم عکسی با لباس شنا گرفت که شاید کمی نمایان بود». اما از زمانی که دنیای دیجیتال به سراغ ما آمد، این راه جدید ما برای داشتن صمیمیت است.
در مورد او، هکرها با به اشتراک گذاشتن برخی از تصاویر با دوستان، خانواده و همکارانش که از طریق تماس های رسانه های اجتماعی او پیدا کردند، نشان دادند که چقدر جدی هستند.
اما با پیشرفت فیلم، فرانچسکا کمی پیشرفت می کند. پلیس به او نامه نوشت و گفت که پس از بررسی فیلم دوربین مداربسته کافه دستگیر شده است که در نهایت خودش آن را بازیابی کرده و در فیلم گنجانده است.
این لپتاپ را نشان میدهد که سه مرد با صورتهای تار برای فیلم گرفته شده و از موقعیتهای مختلف در کافه با هم کار میکنند.
اما با وجود تحقیقات پلیس، هکرها به تلاش برای اخاذی از او ادامه می دهند.
فرانسا که خسته شده، از قدرت خارج شده و از پرداخت امتناع می کند، در نهایت تصمیم می گیرد تصاویر را در رسانه های اجتماعی خود آپلود کند، اقدامی وحشتناک که هکرها را از قدرت آنها سلب کرد.
او به یاد می آورد: «سخت بود، گریه کردم. «مثل آخرین لحظه یک ماراتن بود. من نمیخواستم عکسها را پست کنم، امیدوار بودم و منتظر بودم که این شخص متوقف شود و میبینید که این کار را نمیکند، بنابراین چارهای نداشتم.»
با این حال، متوقف کردن هکر تنها انگیزه او نبود. میخواستم بگویم، سلام مخاطبین، این هکر این عکسها را دارد، او از مخاطبین من استفاده میکند، به من کمک کنید.
این توازن قدرت را تا حدودی تغییر داد و به این معنی بود که فرانسا میتواند از دوستان و پیروان خود برای ترسیم تصویری از هکر و رفتار آنها کمک کند.
او می گوید: «این فرمول را تغییر می دهد. میخواستم تماسهایم به من بگویند وقتی عکسها را دریافت کردند، زیرا در این صورت مدارک بیشتری برای ارائه به پلیس و ادامه تحقیقات دارم.
او فکر می کند: “این شرم را نقض کرد.” تلاش شخص دیگری برای شرمساری من شکست خورد زیرا من صاحب عکس های خودم هستم. و سپس به طرز جادویی متوقف شد.”
این واقعیت که هکر مدت کوتاهی پس از آپلود تصاویر فرانکوئزا تلفن را قطع کرد، نشان میدهد که زمانی که حسابهایش را پس از اولین باجگیری به خصوصی تغییر داد، این شخصی بود که او را دنبال میکرد – اما او هنوز نمیداند چه کسی.
این مستند در جشنواره هایی که پیش از این اجرا داشته است، مورد تحسین قرار گرفته است. مارک آدامز از Business Doc اروپا آن را توصیف کرد به عنوان “داستان واقعی قدرتمند و تحریک آمیز که واقعیت تاسف باری را به تصویر می کشد که مردم هنگام مجبور به مقابله با رفتار وحشتناک هکرهای بی پروا با آن روبرو می شوند.”
“پایان تلخ”
فردی که لپ تاپ را دزدیده بود به زندان افتاد. اما برای فرانسا، مشکل اصلی خود لپتاپ نبود، بلکه این بود که چگونه از دادههای خودش بعداً علیه او استفاده شد.
«او فقط به دلیل دزدی کامپیوتر 10 ماه زندانی شد. و من موفق شدم در حکم قاضی بگویم که او در باج گیری احتمالی دست داشته است.”
از آن زمان، تمرکز فرانسا به افزایش آگاهی از آنچه اتفاق افتاده است – و پرسیدن سؤالاتی در مورد نحوه عملکرد این شبکه های جنایی تغییر کرده است.
«به پلیس گفتم، آن پسر [who stole the laptop] می داند با کامپیوتر چه کرده است. و پلیس به من گفت که کامپیوتر پس داده نمی شود و من گفتم: “این را می دانم، اما آنها با دستگاه های سرقتی چه کار می کنند؟”
«چون الان مافیای زیادی وجود دارد. در اسپانیا شما دستگاه ها را می دزدید و آنها را می فروشید و سپس آنها به سراغ افرادی می روند که دستگاه ها را هک می کنند و داده ها را می گیرند و چیزهایی پیدا می کنند و شروع به باج گیری می کنند. میخواهم بفهمم این چه نوع سیستمی است.»
او خاطرنشان می کند: «این فقط در مورد عدالت در پرونده من نیست، زیرا برای من به نوعی تمام شده است، اما پلیس باید بفهمد در چنین مواردی چه اتفاقی می افتد. سیستم این مافیاها چیست؟ اگر من یک پلیس بودم، بسیار علاقه مند می شدم.»
بزرگترین چالش این بود که چگونه میتوان با این حجم کم چیزی سینمایی ساخت. فرانچسکا فقط میتواند جنبههای داستانی خودش را مستند کند و بیشتر رویدادها از طریق پیامهای مکتوب رخ میدهند – ایمیلهای هکرها، نامههای پلیس یا پیامهایی بین فرانچسکا و دوستانش.
کارگردان “آن را به عنوان یک محدودیت ندید” زیرا فیلم قصد دارد یک “دفتر خاطرات دیجیتالی” باشد.
هکرها با صدای زن تغییریافته دیجیتالی نشان داده میشوند، در حالی که مکالمات متنی با حبابهای گفتاری دیجیتالی نشان داده میشوند که جریانهای واتساپ را تقلید میکنند.
اما این “همچنین نوعی داستان سرایی است که فیلم را از انتظار طولانی و در زمان بحرانی نمایش می دهد.” بلیک ویلیامز از باشگاه فیلم هایپررئال اشاره کرد.
“خاطرات Sextortion من همیشه جالب است و با وجود رویکرد غیرمتعارف راهی برای ادامه روایت پیدا می کند.”
مستند قبل از صدور حکم به پایان می رسد، زیرا فرانچسکا می خندد، “ما مجبور شدیم فیلم را به موقع برای South by Southwest ببندیم!” – جشنواره ای که فیلم در ماه مارس در آن نمایش داده شد. او می گوید که اکنون پس از محکومیت، متن جدیدی در پایان اضافه خواهد شد.
در نهایت، فرانسا امیدوار است که این فیلم به ایجاد تغییر کمک کند زیرا او احساس می کند قوانین به اندازه کافی سریع تغییر نمی کنند تا با رفتار مجرمانه همگام شود.
میخواهم فریاد بزنم که قوانین مربوط به دادههای ما کار نمیکند. سیستم ما که قرار است از ما محافظت کند بسیار کند حرکت می کند. اینجا یک مشکل وجود دارد که ما چه حفاظتی داریم.
تنها لذت در این مورد این است که ما الان در مورد آن صحبت می کنیم، پایان فیلم تلخ است، موفقیت پتی در ساخت فیلم است، اما هکر و عدالت ناقص است.
او در پایان میگوید: «امیدوارم از پرونده من برای درک این موضوع استفاده شود [criminals] من خودم را جلو میبرم تا بتوانند تجارت من را یاد بگیرند و به دیگران کمک کنند.»