این بازنشستگی ای نیست که مری آرزویش را داشت.
مامای سابق سال ها در یک ایستگاه گاوداری با شوهرش در منتهی الیه شمال غربی استرالیا زندگی می کرد – بیرون پنجره او منطقه وسیع و فوق العاده زیبای کیمبرلی است.
با این حال، اکنون این زن 71 ساله ضعیف بیشتر روزهای خود را در ماشین کتک خورده خود می گذراند. ظاهر فعلی او یک توالت عمومی در مرکز خرید پرث است.
مریم نام واقعی او نیست. او نمی خواهد افرادی که می شناسد بدانند که او اینگونه زندگی می کند.
به گفته اداره ملی آمار، او یکی از حدود 122000 نفری است که هر شب در استرالیا بی خانمان می شوند.
یک گزارش اخیر دولت می گوید که اکنون 40 درصد از مستاجران کم درآمد در خطر پیوستن به این گروه هستند.
همین اتفاق برای مریم افتاد. او که سال گذشته زمانی که صاحبخانه تصمیم گرفت آن را برای مدت کوتاهی اجاره کند از آپارتمانش بیرون رانده شد، نتوانست چیزی مقرون به صرفه در حقوق بازنشستگی دولتی خود پیدا کند.
شوهرش نمی تواند کمک کند – او در یک خانه سالمندان مبتلا به آلزایمر است.
“او وحشت زده خواهد شد [if he knew]کاملا افسرده،” او می گوید.
بنابراین در حال حاضر 4×4 مری تا لبه با وسایل او پر شده است. در پشت یک قاب راه رفتن به همراه انبوهی از لباس ها قرار دارد. روی صندلی مسافر یک قوطی پودینگ برنج وجود دارد.
او در حالی که آن را برمی دارد، در حالی که دستانش می لرزد، می گوید: «این شام من است، هر شب بی وقفه.
گاهی اوقات او در یک پناهگاه تخت میخوابد، اما بیشتر شبها مری در بخشی از شهر با پلیس بیشتری در اطراف میماند. او توضیح میدهد که چهار بار مورد حمله قرار گرفته است و نمیخواهد هیچ شانسی را بپذیرد.
سرفه های گاه به گاه مری نتیجه یک حمله ذات الریه اخیر است که او پس از گرفتار شدن در یک طوفان رعد و برق از آن رنج می برد. باتری ماشین با پایین آمدن شیشه ها از بین رفت و او پولی برای تعمیر آن نداشت.
او میگوید: «به نظر میرسد لحظهای که مردم متوجه میشوند که شما بیخانمان هستید… شما به چیزی تبدیل میشوید که من میگویم. “شما دیگر هیچ ارزشی در زندگی مردم ندارید.”
خدمات بی خانمان در سراسر استرالیا از افزایش تقاضا در بحبوحه بحران مسکن در سراسر کشور خبر می دهد و زنان و کودکان اکثریت نیازمندان را تشکیل می دهند. بومیان استرالیا نیز بیش از حد حضور دارند.
در سالهای اخیر، قیمتهای بیسابقه مسکن، سرمایهگذاری ناکافی در مسکن اجتماعی، کمبود عمومی خانه و افزایش سرسامآور اجارهبها باعث شده است که بسیاری از جمعیت رو به رشد کشور برای یافتن مسکن با مشکل مواجه شوند.
اجاره بها در پرث سریعترین افزایش را داشته است – به طور متوسط تنها در سال گذشته 20٪. در چند روزی که در شهر گذراندیم، همه چیزی برای اشتراک گذاشتن داشتند.
هیلی هاوکینز به من میگوید که او و دخترش تاسیشا تقریباً چهار سال است که بیشتر زندگی تاسیشا را در کاناپهسرفینگ و در چادر زندگی میکنند. آنها واجد شرایط مسکن اجتماعی هستند، اما لیست های انتظار سال ها دوام می آورند.
او که به سختی جلوی اشکهایش را میگیرد میگوید: «یک هفته دیگر، پول کافی برای داشتن یک مکان مناسب و مناسب برای زندگی خواهم داشت و میتوانم خودم و دخترم را سیر کنم».
در غیر این صورت، از دوستان، خانواده یا تقریباً از هر کسی که واقعاً مایل به کمک است، درخواست میشود.»
مایکل پیو، مدیر مرکز حمایت اجتماعی سنت پاتریک، میگوید که میبینند مردم از هر طبقهای – پیر و جوان، خانوادههای کارگر و مجرد – از در میآیند.
او می گوید: «یک محرک می تواند مردم را به سمت بی خانمانی سوق دهد، و آنها واقعاً گزینه های بسیار کمی دارند.
آنها نمی دانند از کجا شروع کنند.
آیا مسکن یک «حق بشر» است؟
بحران مسکن همچنان یک بحث ملی است و در مجالس این کشور تفاوتی ندارد.
ویلسون تاکر، نماینده استرالیای غربی، اخیراً به دلیل اینکه یک سیاستمدار “بی خانمان” است، تیتر یک روزنامه شد – اگرچه او کلمه عشایر را ترجیح می دهد. او اخراج شد و با وجود درآمد تقریباً دو برابر میانگین کشوری، نتوانست جایی برای زندگی پیدا کند.
اما آقای تاکر در ابتدا اشاره نکرد که او هم صاحبخانه است. او میگوید که خانهای را با مستاجرینی که قبلاً در آنجا زندگی میکردند خریده است و نمیخواست آنها را از بازاری که او آن را بازار «گرم» املاک مینامد، بیرون کند.
بنابراین اکنون که مجلس در حال برگزاری است، آقای تاکر در هتل ها اقامت می کند. بقیه زمان ها با 4*4 خود در جاده است و روی پشت بام آویزان است.
او به بیبیسی میگوید: «اما افراد زیادی هستند که از این امتیاز برخوردار نیستند، و خودشان را به مبارزه برای آن بخش از دارایی تسلیم کردهاند.
مسکن در پارلمان فدرال نیز در دستور کار قرار گرفت، جایی که نمایندگان مجلس در نظر گرفتند که آن را به عنوان یک حقوق بشر که توسط قانون محافظت می شود.
دو نماینده مستقل پارلمان بر اساس حمایت از کمیسیون حقوق بشر استرالیا لایحه ای را در این مورد ارائه کرده اند، اما بدون حمایت دولت بعید است که تصویب شود.
نخست وزیر آنتونی آلبانیز 6.2 میلیارد دلار استرالیا (4.1 میلیارد دلار؛ 3.3 میلیارد پوند) در بودجه امسال برای تسریع ساخت خانه جدید، یارانه دادن به اجاره و افزایش مسکن اجتماعی و مقرون به صرفه اعلام کرده است.
ایالت ها و سرزمین ها نیز ابتکارات مختلفی دارند که امیدوارند فشارها را کاهش دهد.
اما موسسات خیریه بی خانمان به حمایت بیشتری نیاز دارند تا با تقاضای رو به رشد همگام شوند، و مدافعان می گویند که اصلاحات فوری بیشتری مورد نیاز است – مانند لغو معافیت های مالیاتی سودآور برای سرمایه گذاران یا تقویت حمایت ها برای مستاجران.
همچنین از مالکان به دلیل افزایش اجاره بها در زمانی که مردم تحت فشار هستند، انتقاد شده و صحبت از افزایش سقف و کاهش دلایلی که مالک می تواند مستاجر را بیرون کند، مطرح شده است.
اما صنعت املاک و مستغلات می گوید صاحبخانه ها نیز در رنج هستند.
در ماه می 2022، نرخ بهره با 13 افزایش در 18 ماه، سریعتر از هر زمان دیگری در تاریخ استرالیا شروع به افزایش کرد.
اکثر مردم فقط یک ملک سرمایه گذاری دارند و وام مسکن خود را پرداخت می کنند [on those properties] کت هارت، مدیر اجرایی موسسه املاک و مستغلات استرالیای غربی می گوید: همچنین 50 درصد رشد خواهد کرد.
او میگوید شرایط در حال حاضر به اندازه کافی سخت است و همهگیری نشان داده است که اقداماتی مانند محدود کردن افزایش اجاره بها و توقف تخلیه تنها مالکان را از بازار اجاره بلندمدت خارج میکند.
“آنچه در طول کووید دیدیم… این بود که 20000 ملک کمتر برای اجاره در دسترس بود زیرا سرمایه گذاران فقط فکر می کردند، “می دانید چیست؟ خیلی سخت است.”
در همین حال، هر روز عصر، خیریه های مختلف به نوبت به نیازمندان کمک می کنند.
با فرا رسیدن غروب و خروج مسافران از ساختمانهای اداری درخشان خود در مرکز پرث، انبوهی از مردم که جایی برای رفتن ندارند در میدان نزدیک ریل راهآهن جمع میشوند.
با نزدیک شدن به فصل زمستان استرالیا، این اهدای لباس است که بیشترین سر و صدا را ایجاد می کند. سوپرمارکت ها غذا می ریزند، خشکشویی، مطب سیار پزشک و آرایشگاه وجود دارد.
کشیشان خیابان نیز غذا تهیه می کنند.
میشل رامبولد برای کمک به آنها پیوست. او تا همین چند ماه پیش جزوه دریافت می کرد. او که یک پرستار ثبت نام شده بود، پس از بیرون راندن و تصادف با ماشینش چیزی نداشت.
میشل می گوید: «در نهایت شغلم را صرفاً به این دلیل از دست دادم که جایی برای زندگی یا ماشین نداشتم.
فکر می کنم مدتی طول کشید تا مردم متوجه شوند که من بی خانمان هستم زیرا بی خانمان به نظر نمی رسیدم. کم کم به مرور زمان چنان به خیابان عادت می کنی که خودت را گم می کنی.»
میشل موفق به دریافت اسکان موقت شد و اکنون روی پاهای خود بازگشته است و در جراحی پزشک عمومی کار می کند. اما او هنوز دوست دارد به اینجا برگردد و کمک کند.
او می گوید: «بعد از حضور در اینجا ترک این مکان سخت است. گفتن خیلی عجیب است، اما مردم اینجا خانواده شما می شوند.
اما برای هر میشل، تعداد بیشتری مانند مری وجود دارد که هنوز در حال مبارزه هستند.
برای مریم، تنهایی بیشترین آسیب را میزند.
او می گوید: «شما تلویزیون یا همسایه ای ندارید که به آنها سلام کنید.
“مردم اغلب فقط از یک طرف به شما نگاه می کنند، فکر می کنند، “خدای من، نه یکی دیگر” و می روند.”
گزارش اضافی توسط سایمون اتکینسون.