زامبیا: سقوط هواپیما در سال 1993 و بازنده آفکون در سال 2012


برای مردم زامبیا، تیم فوتبال آن چراغ امید بود.

قیمت مس، اصلی ترین کالای صادراتی کشور، طی چهار سال گذشته تقریباً به نصف کاهش یافته است و به اقتصاد آسیب وارد کرده است. درآمدها به شدت کاهش یافت.

رئیس جمهور فردریک چیلوبا در این کشور وضعیت اضطراری اعلام کرد و مدعی شد که توطئه ای علیه وی فاش شده است.

هر چند تیم فوتبال مایه افتخار بود.

آنها به نام های چیپولو-پولو، گلوله های مسی شناخته می شدند.

این لقبی برگرفته از شاخه اصلی زامبیا و سبک تهاجمی و تهاجمی این تیم بود.

این تیم به تازگی از پیروزی 3-0 مقابل موریس در مقدماتی جام ملت های آفریقا بازگشته است.

آنها یک رکورد هشت ساله شکست ناپذیری در خانه داشتند و در اوج قدرت گروهی از برادران بودند.

در مورد زامبیایی ها، ایالات متحده در سال 94 اشاره کرد.

برای رسیدن به این هدف، آنها باید با شکست دادن مراکش و سنگال در دیدارهای خانگی و خارج از خانه، در گروه سه نفره مقدماتی پیروز شوند.

اول اینکه سنگال دور است.

طبق معمول آنها توسط یک هواپیمای نظامی DHC-5 Buffalo به آنجا منتقل شدند.

به دلیل رکود اقتصادی، فدراسیون فوتبال توان پرداخت پروازهای تجاری را نداشت.

در عوض، DHC-5 Buffalo، یک هواپیمای دوقلو 18 ساله که مدل های اولیه آن در جنگ ویتنام مورد استفاده قرار گرفت، بر فراز پهنه های وسیع آفریقا پرواز خواهد کرد.

برای سفرهای طولانی ساخته نشده بود، بنابراین باید به طور منظم سوخت گیری می کرد.

و سن خود را نشان می داد. شش ماه قبل از آن، خلبان در طول پرواز بر فراز اقیانوس هند در مسیر بازی در ماداگاسکار، واقعاً به بازیکنان دستور داده بود که جلیقه نجات بپوشند.

هنگامی که بازیکنان داخلی زامبیا برای سوار شدن به فرودگاه خارج از لوزاکا پایتخت رسیدند، با پاتریک کانگوا، یکی از اعضای کمیته انتخاب تیم ملی روبرو شدند.

او به اندرو تمبو، هافبک 21 ساله و مارتین مومبا، دروازه بان سوم، گفت که نیازی به سفر ندارند. آنها از تیم اخراج شدند.

غرور زخمی شد و حرف های داغ روی آسفالت رد و بدل شد.

این یک تصمیم استاندارد انتخاب بود، اما در این روز تصمیم گرفته شد که چه کسی زنده بماند و چه کسی بمیرد.

مسیر سختی در انتظار کسانی بود که سوار شدند. بوفالو قصد داشت در جمهوری کنگو، گابن و ساحل عاج فرود بیاید و سوخت گیری کند و سرانجام به داکار، پایتخت سنگال برسد.

در واقع، او هرگز گابن را ترک نکرد.

دولت زامبیا هرگز گزارشی از اتفاقات این پرواز منتشر نکرده است.

اما در سال 2003، مقامات گابن گفتند که تقریباً بلافاصله پس از برخاستن از پایتخت، لیبرویل، موتور سمت چپ هواپیما از کار افتاد.

خلبان که روز قبل از بازگشت تیم از موریس خسته شده بود، به اشتباه موتور سمت راست را خاموش کرد.

این هواپیمای سنگین که به طور ناگهانی برق و بالابر را از دست داد، در چند صد متری سواحل گابن به اقیانوس سقوط کرد و تمام 30 سرنشین آن کشته شدند.

بوالیای فراموش شده در هلند، اخباری را که از قبل می دانست در تلویزیون دید.

او به یاد می آورد: «خانمی بود که اخبار را می خواند و پشت سر او پرچم زامبیا بود.

او گفت: تیم ملی فوتبال زامبیا که برای مسابقات مقدماتی جام جهانی به داکار سنگال سفر کرده بود، سقوط کرد. هیچ بازمانده ای وجود ندارد.”

جاه طلبی – به عنوان یک مرد جوان، برادران، هم تیمی ها، روحیه گروهی – در یک روز از بین رفت. اما انگار دیروز بود، در ذهنم خیلی واضح است.»

کانگوا – مسئولی که بازیکنان منتخب را راهی لوزاکا کرد – به گابن پرواز کرد.

بلافاصله نقش او از انتخاب بازیکنان به شناسایی بقایای آنها تغییر کرد.

او در پادکست Copper Bullets سرویس جهانی بی‌بی‌سی می‌گوید: «جسدها برای مدتی در آب بودند، بنابراین برخی از آنها شروع به تغییر کردند.

من باید سعی می کردم بگویم او کیست، چه کسی می تواند باشد؟

«بعد از آن من گریه کردم، همه ما گریه کردیم. هیچ‌کدام از ما فکر نمی‌کردیم که به جایی برسیم که همکارانمان را تکه تکه ببینیم.»

در همین حال، بوالیا به لوزاکا رسید، جایی که واقعیت در آن غرق شد.

او می گوید: برای تحویل گرفتن اجساد رفتیم و یکی یکی تابوت ها را از هواپیما خارج کردند تا به ورزشگاه استقلال ببرند.

“سپس متوجه شدم که دیگر تیم را نخواهم دید – تیمی که چند ماه پیش با آن در همان هواپیما پرواز کردم.”

در 2 می 1993، بیش از 100000 زامبیایی در مراسم تشییع جنازه در استادیوم استقلال، جایی که زامبیا مسابقات خانگی خود را برگزار کرد، شرکت کردند.

بیشتر حاضران در خیابان ماندند زیرا ظرفیت ورزشگاه فقط 35000 نفر بود.

پس از شب زنده داری و برگزاری مراسم یادبود، بازیکنان در نیم دایره قبر به خاک سپرده شدند.

در باغ یادبودی به نام «آکر قهرمانان» در 100 متری شمال ورزشگاه، جلوی هر قبر درختی کاشته شده است.

یکی از آن ها به زندگی گادفری چیتالو افسانه ای، گلزن افسانه ای که مربی تیم شد، تقدیم شد.

دومی به هم اتاقی بوالیا، دیوید “افورت” تسابلا اختصاص داشت که در بازی المپیک ایتالیا دروازه خود را بسته نگه داشت.

کلوین موتاله بیست و سه ساله نیز در میان کشته شدگان بود. او با دو پا، در هوا خوب و دو سال از دوران حرفه‌ای بین‌المللی‌اش می‌گذرد، او به شریک حمله بوالیا تبدیل شده است و هر سه گل را در پیروزی مقابل موریس به ثمر رسانده است.

بوالیا به یاد می آورد: «دربی ماکینکا یکی از بهترین بازیکنانی بود که زامبیا تا به حال در رتبه ششم تولید کرده است. او یک تانک بود.

ما در هر پستی یک بازیکن در سطح جهانی داشتیم.

هنوز احساس می‌کنم که در رختکن با بچه‌ها هستم، هنوز هم پسرها را می‌بینم، آن‌ها خوشحال بودند و زمان گذشته خوبی است.»

دیدگاهتان را بنویسید