المپیک: جسی اونز و لوز لانگ و پیام امید


هیتلر در استادیوم المپیک برلین حضور داشت که اوونز و لانگ در یکی از بزرگترین فینال‌های بازی‌های طولانی با آن مبارزه کردند.

پس از یک نبرد سخت، لانگ با تلاش ماقبل آخر خود، مسافت 7.87 متری اوونز را پشت سر گذاشت و باعث خوشحالی هواداران میزبان شد.

اما اونز در زمانی که بیشتر به آن نیاز داشت تمام تلاش خود را کرد و با 7.94 متر پاسخ داد تا دوباره از لانگ فاصله بگیرد.

لانگ در آخرین تلاش خود خطا کرد، اما عملکرد او به اندازه کافی خوب بود تا نقره و اولین مدال پرش طول المپیک آلمان را به دست آورد.

اوونز، با عنوانی که از قبل تضمین شده بود، با جهش نهایی 8.06 متر، تاریخ بیشتری را خلق کرد – رکورد المپیک را که برای 24 سال ماندگار بود، ثبت کرد.

لانگ، با کنار گذاشتن ناامیدی خود، به طور غریزی به درون جعبه شنی پرید تا به او تبریک بگوید.

اوونز که در لحظه قفل شده بود، تنها در آغوش آنها، با جمعیت قدردانی بیش از 100000 تماشاگر، به رقیب خود اعتراف کرد: “تو مجبورم کردی همه چیزم را بدهم.”

بین آنها اوونز و لانگ پنج بار رکورد قبلی المپیک را شکستند.

لانگ در مصاحبه ای با روزنامه زادگاهش Neue Leipziger Zeitung گفت: «تقریباً مانند یک افسانه است که در این هوا برای مدت طولانی پریدن.

“نمیتونم جلوی خودم رو بگیرم، میرم سمتش، اولین کسی هستم که بهش تبریک میگم، بغلش میکنم.”

واکنش تکانشی لانگ توجه مقامات آلمانی را به خود جلب کرد.

اندکی پس از المپیک، مادرش یوهانا در مورد هشدار رودولف هس، معاون پیشین حزب نازی، در دفتر خاطرات خود نوشت.

او نوشت، لانگ “از سوی یک مقام بالاتر دستور داده شد” دیگر هرگز یک مرد سیاه پوست را در آغوش نگیرد.

رژیم نازی او را «ناخودآگاه نژادی» اعلام کرد.

این آغوش به وضوح نازی ها را عصبانی کرد، آنها اغلب از تصاویر قدرتمند برای پیشبرد ایدئولوژی خود استفاده می کردند و می ترسیدند که چگونه دوستی اوونز و لانگ ممکن است تبلیغات آن را تضعیف کند.

در این زمینه حق با آنها بود.

نزدیک به 90 سال بعد، دوستی اونز و لانگ به یکی از ماندگارترین داستان های المپیک تبدیل شده است.

کلنر لانگ می گوید: «ژست مهربانی و عدالت قلب بسیاری از مردم را لمس کرد.

لوز و جسی در آن روز دوستی خاصی داشتند و به دنیا نشان دادند که در ورزش و زندگی، دوستی و احترام مهم‌ترین چیز است، صرف نظر از زمینه یا رنگ پوست.

استوارت رانکین، تنها نوه اوونز، به همان اندازه تحت تأثیر اهمیت او قرار گرفته است.

او می‌گوید: «من اغلب می‌گویم که از میان تمام دستاوردهای پدربزرگم در المپیک 1936، بیشتر از همه از دوستی باورنکردنی که با لوز لانگ ایجاد کرد، مفتخرم و تحت تأثیر قرار گرفتم.

برای آنها ایجاد دوستی در آن شرایط، در آن شرایط، در آن استادیوم، در مقابل هیتلر، فوق‌العاده بود.»

دیدگاهتان را بنویسید