پا تیفانی ترنبول، در هوبارت استرالیا
در داخل محفظه ای از نقره حکاکی شده با دست نفیس که در موزه استرالیا به نمایش گذاشته شده است، منحصر به فردترین، ارزشمندترین و شاید بدنام ترین آلبوم جهان است.
و این آخر هفته من یکی از معدود خوش شانس های روی کره زمین شدم که آن را شنیدم.
روزی روزگاری در شائولین که در مدت شش سال توسط گروه هیپ هاپ پیشگامانه Wu-Tang Clan ضبط شد، به عنوان یک اثر هنری زیبا طراحی شد.
فقط یک کپی از سی دی وجود دارد – و با آن یک شرط قانونی وجود دارد که مالک نمی تواند تا سال 2103 31 قطعه را به صورت عمومی منتشر کند.
این رکورد، که شامل 9 عضو بازمانده از گروه است، اکنون به موزه هنرهای قدیم و جدید تاسمانی (مونا) امانت داده شده است – گالری که به خاطر هنر سرآمدش معروف است و برخی آن را “معبد عجیب” استرالیا می نامند. .
نمایشگاه جدید موزه Namedropping که اولین بار در طول همهگیری شکل گرفت، به بررسی این موضوع میپردازد که چرا مردم چیزهایی را تعقیب میکنند که نشان دهنده وضعیت و شهرت است.
این آلبوم در صدر لیست آرزوهای جارود رالینز، سرپرست ارشد، برای نمایشگاه قرار داشت.
“اگر کاملا صادق باشم، همه چیز به عنوان یک فانتزی شروع شد… ما در یک جلسه بودیم و من فقط گفتم، “ما باید این سی دی Wu-Tang را بگیریم” و همه گفتند: “بله.” لول،» او می گوید.
پس از سال ها مذاکره، طرفداران از سرتاسر جهان به مونا هجوم آوردند تا نمونه ای 36 دقیقه ای از آلبوم را به سرپرستی Cilvaringz تهیه کننده Wu-Tang Clan بشنوند.
ده ها نفری که بلیط مهمانی های شنود اختصاصی را به دست آوردند چه انتظاری می توانند داشته باشند؟ آقای رالینز کامئوی شر – قسمت مورد علاقه اش – را مسخره می کند، اما در غیر این صورت سخت است.
او اصرار می کند: «هرچه بیشتر درباره این آلبوم بدانیم و مردم بیشتر بدانند، جادوی آن کمتر می شود.
“من فکر می کنم که طرفداران از شنیدن آن به همان اندازه هیجان زده هستند که نمی توانند آن را بشنوند.”
اما از قضا، هفته ای که Namedropping افتتاح می شود، خبری منتشر می شود مبنی بر اینکه شرکت وام دهنده آلبوم از مالک قبلی آن – “برادر داروسازی” شرمنده مارتین شکرلی – به اتهام ساختن کپی های دیجیتال شکایت کرده است.
او در سال 2018 – سه سال پس از خرید – پس از اینکه متهم به کلاهبرداری از سرمایه گذاران شد، مجبور شد آلبوم را به وکلای ایالات متحده تحویل دهد.
این مجموعه توسط گروه هنر دیجیتال Pleasr به قیمت 4 میلیون دلار (6 میلیون دلار استرالیا؛ 3.2 میلیون پوند) خریداری شد، ارزشی که آنها سعی می کنند با وادار کردن شکرلی به از بین بردن پرونده های بوتلگ خود، آن را حفظ کنند.
از سال 2015، طرفداران قطعاتی از این موسیقی مرموز را شنیدهاند، از خریداران بالقوه دریافت یک بخش 13 دقیقهای در زمان انتشار اولیه، تا چندین بار پخش جریانی ضبطشده توسط Shkreli در یوتیوب و اکنون یک کلیپ پنج دقیقهای که عموم مردم میتوانند آن را ببینند. و با یک دلار خرید کنید.
اما هرگز به این اندازه.
وقتی در صف جلسه آزمایشی قرار میگیرم، قراردادی به دستم میخورد که از من میخواهد آن را ضبط نکنم.
در این بیانیه آمده است: «تعهدات شما تحت این قرارداد از لحظه ورود روزی روزگاری به شائولین آغاز میشود و تا پایان عمرتان یا سال 2103، هر کدام که زودتر اتفاق بیفتد، ادامه مییابد».
و وقتی به استودیو پان مونا رسیدیم، متوجه شدم که جوک هایی که در مورد فلزیاب ها شنیده بودم اصلاً شوخی نبودند.
یکی یکی از ما خواسته می شود قبل از اسکن کامل کت های خود را برداریم، کیف هایمان را دور بریزیم و جیب هایمان را خالی کنیم.
با قدم زدن در اتاق کم نور و با صفحات چوبی، هوا احساس شارژ می کند – اما این می تواند صدای رعد و برق باشد که از بلندگوها بلند می شود.
کارمند به من می گوید: «چای سبز سمت چپ است.
در وسط اتاق، زیر نورافکن، روی یک میز گرد زرد یک پلی استیشن وان قرار دارد.
مردی که یک یادگاری از کنسرت 25 سالگی وو تانگ در خانه اپرای سیدنی شش سال پیش پوشیده است، بین کیفهای چرمی – همچنین زرد – میبافد و به ردیف جلو میرود. او با شریک زندگی اش است که بعداً او را وسط یک کیف بوگی گرفتم. یادداشت ذهنی می کنم تا بعداً آنها را پیدا کنم.
روی صندلی مشکی نشسته و به چند نگهبان نگاه می کنم.
یک گونگ زنگ می زند، سپس وقتی مردی با دست های دستکش به جلوی اتاق می رود، سکوت می کند. با یک حرکت قوس دستش، دکمهای را روی پلیاستیشن فشار میدهد، سپس در یک سیدی اسلاید میکند. او کنترلر را برمی دارد و بازی را شروع می کند.
یکی از اعضای گروه – من آنقدر مطالعه نکردهام که بفهمم چه چیزی – به ما میگوید “بنشینیم، استراحت کنیم… و گوش کنیم.”
او با اولین آهنگ شروع می کند: “حماسه ادامه دارد.”
آوازهای پشتوانهای شبیه به کر بهطور عجیب آرامبخش دارد، اما با گذشت دقیقه، آنها جای خود را به مرغهای دریایی و آژیرهای بسیار آرامبخش میدهند. من صدای شلیک گلوله واقعی را به همراه یک سینت سایزر، زه هایی که در موسیقی دراماتیک جیمز باند در خانه وجود دارد و ریف برخی سازهای برنجی که این روزها سعی کرده ام از ذهنم بیرون برود را می شنوم.
قبیله وو تانگ که در اوایل دهه 90 در استاتن آیلند شکل گرفت، مشهور است طعم منحصر به فرد هیپ هاپ که انقلابی در این سبک ایجاد کرد – اما آنها به خاطر اشعار خشونت آمیز و جنسی خود نیز شناخته می شوند.
این ورودی تفاوتی ندارد.
در داخل کتاب غزلیات جلد چرمی که آلبوم فیزیکی را همراهی میکند، ارجاعات زیادی به رابطه جنسی و ماریجوانا و همچنین مضامین کلاسیک وو تانگ همیشه در حال حاضر پول و کار، جوانی و جنایت خواهید یافت.
و همه از نامگذاری نامها هیجان زده هستند: از تامی هیلفیگر و تینا ترنر گرفته تا راپونزل و هری پاتر.
در پشت شیشه کنترل پنل، تکنسین ها موسیقی را به صورت زنده با هم مخلوط می کنند – سطوح را برای ویژگی های هر آهنگ تنظیم می کنند. مردی به طرز تأییدی روی شانه اش نگاه می کند و سرش را مانند مرغی با استعداد ریتمیک تکان می دهد.
اینجا در سمت من از شکاف، برخی افراد با احترام با چشمان بسته می نشینند در حالی که برخی دیگر به سقف خیره می شوند. بسیاری انگشتان خود را روی فنجان های چای سرد می زنند.
ناگهان مرد دستکش برمی گردد. دوباره بی صدا به جلوی اتاق می رود. سیدی را بیرون میکشد، آن را در یک جعبه پلاستیکی غیرقابل توصیف قرار میدهد و به سمت گاوصندوق محاصره شده توسط نگهبانان میرود.
در حالی که آلبوم به طور ایمن در داخل قفل شده است، تشویق می شود و همه اتاق را ترک می کنند.
اولش تعجب می کنم. فکر نمی کنم تا به حال این همه کلمه در زندگی ام نشنیده باشم. احساس می کنم توسط یک فرهنگ لغت به من حمله شده است.
وقتی استودیو را ترک کردم، به همان اندازه سؤال داشتم، شاید بیشتر. فلوت بود؟ در آهنگ رپ؟ پیام متن ها دقیقا چه بود؟ چه کسی چه آهنگی خواند؟
و از همه مهمتر کامئوی چر کجا بود که به من قول داده بودند؟! آیا متصدی با من درگیر بود؟
از برخی روزنامه نگاران می پرسم که آیا او را شنیده اند؟ همه ما گیج به نظر می رسیم. “شاید او کلیدها را داشت؟” من می گویم.
من مرد وو تانگ مرچ را نامزد می کنم که نام اصلی او آل مگوایر است. اما اگر فکر میکنید که او اکنون وزوز میکند، باید چند دقیقه قبل از پخش آهنگ «فانکی» او را میدیدید.
“[I felt] مثل اینکه مجبور شدم ادرار کنم
در سه دقیقه اول فقط سعی می کردم گریه نکنم.
او میگوید از قبل ناراحت بود که دیگر نمیشنود.
سوپرفن جنا ویلسون وقتی در ادای احترام به وو تانگ سر تا پای او را می بینم به همان اندازه احساساتی می شود.
او با شجاعت در هوای تک رقمی کتش را در می آورد تا خالکوبی پشت سرش را به من نشان دهد، تی شرتی از نمایشی در خانه اپرا که ظاهراً همه غیر از من در آن حضور داشتند، و سپس قطعه مقاومت – وو. گام های قبیله تانگ که او در عروسی پوشیده بود.
«نمی دانم چطور همه آنجا نشستند و سرشان را تکان دادند. قرار بود از دستش بدم خیلی خوب بود… کلاسیک وو تانگ.”
شخص دیگری که متوقفش می کنم احساس گپ نمی کند. او اعتراف می کند که احساس می کند کمی فریبکار است – که به نظر من قابل ارتباط است. او می گوید که حتی طرفدار وو تانگ هم نیست.
با این حال، Lateisha Canning خوشحال است که چرا اینجاست.
یک دختر 21 ساله در حالی که با شریک زندگی اش صف می کشد به من می گوید: «می توانی بگوییم که این یک لاف زدن است.
“من چیزی در مورد آنها نمی دانم.”
تا زمانی که آنها را در راه خروج می بینم، وو تانگ دو طرفدار جدید دارد.
اما اگر کسی حق دارد نظر بدهد، او همان «قلبزن و برانگیزاننده بینالمللی» است که بیشتر به عنوان بریگز، رپ سنگین وزن استرالیایی شناخته میشود.
حکم او؟ این یک رکورد بسیار سینمایی است. تولید باحال بود شعرهای عالی».
او توضیح می دهد که قبیله وو تانگ بخش بزرگی از دوران کودکی او بوده است و تأثیر آنها در هنر او منعکس شده است – او احساس می کند که فقط با گوش دادن به بخشی از تاریخ هیپ هاپ تبدیل شده است.
وقتی از او می پرسند که الان باید با آلبوم چه اتفاقی بیفتد، می خندد. “برام مهم نیست الان چی میشه، شنیدم. شما می توانید هر آنچه می خواهید انجام دهید.'